سینا جونمسینا جونم، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

کیمیا و سینا

یه خبر بد

میخوام یه خبر بد بدم .میدونم که دل کوچکتون نباید غمگین بشه ولی باید بدونین که این رسم روزگاره همیشه یه کسایی میان و یه کسایی میرن ۱۶فروردین نوه عمه من که یه دختر ۲۰ ساله بود تو تصادف رانندگی فوت کرد وبا مرگش شوک بزرگی به همه فامیل وارد کرد دختر مهربون وقشنگی بود که خیلی زود پرپر شد طفلی فقط ۳ سال داشت که مامان و بابای مهربونش هم توی تصادف فوت کردن و اون با خواهرش و دو تا برادرش وقتی که نیاز شدیدی به آغوش گرم پدرو مادر داشت تنها موندن   انشاالله خدا به خواهر وبرادراش صبر بده شما هم مثل من برا ی آرامش روحش دعا کنین همچنین از همه شما عزیزانی که این وبلاگو میخونین خواهش براش طلب مغفرت کنین هرچند فکر کنم که امرزیده هس...
18 فروردين 1390

عیدتون مبارک

سلام گلهای خوشگلم عیدتون مبارک مامان آرزو میکنه که تا همیشه مثل الان شاد و سرحال باشین میدونم دارم با تاخیر بازم تبریک میگم اما بازم شما ببخشین این مامان تنبل و ژرمشغله روخوب حالا بریم سر اصل مطلب امسال عید موقع سال تحویل منو بابایی بیدار بودیم اما شما دوتا فرشته کوچولو خواب بودین آخه سال تحویل ساعت ۲ و ۵۰ دقیقه و ۴۵ ثانیه بودهرچند کیمیا جون گفته بودی که بیدارت کنم اما دلم نیومد مامانی خلاصه که منو بابایی یه عالمه آرزوهای قشنگ برای همه کردیم و بعد خوابیدیم صبح عید هم مثل هرسال اول رفتیم خونه باباجون و بعد خونه مامانی و حدودا ساعت ۳ بعداز ظهر به همراه خاله مریم و خاله مینا و پارسا شیطون و عمو محسن و مامانی و عمه مریم به...
12 فروردين 1390

کیمیای خوشگلم : شاگرد اول مامان

دختر نازم کارنامه ترم اولتو گرفتی و مثل همیشه پر از بیست بود الهی قربونت برم دختر درسخونم هرچند بعضی وقتا شیطون میره   توی جلدتو مامانو برای مشقات اذیت می کنی اما بازم خیلی گلی عزیزدل مامان    ...
28 اسفند 1389
1